
باد صبا بر گل گذر کن وز حال گل ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین نازنین ای نازنین
بیچاره عاشق ناله تا کی؟
یا دل مگیر یا ترک سر کن
شد خون فشان چشم تر من پر خون دل شد ساغر من
ای یار عزیز مطلوع و تمیز
در فصل بهار با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من ببین چشم تر من
تو را نادیدن ما غم نباشد که درخیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی ولیکن چون تو در عالم نباشد
مبادا در جهان دلتنگ رویی که رویت بیند و خرم نباشد
من اول روز دانستم که این عهد که با من میکنی محکم نباشد
مکن یارا دلم مجروح مگذار که هیچم در جهان مرهم نباشد
:: موضوعات مرتبط:
عاشقانه ,
,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8